حیف از آن روح بلندی که زمین گیر شده |
مرغ باغ ملکوتی که به زنجیر شده |
به طفیلی وجود تو خداوند نمود |
کائنات و همه خلق که تقدیر شده |
عرصه فاخر پرواز که جولانگه توست |
تا سراپرده انس است که تدبیر شده |
با دلی که لقبش عرش خدا بود مگر |
تو چه کردی که چنین مرده و دلگیر شده |
نو نهالی که گنه در نگه چشم تو کاشت |
آنقدر قطع نکردی که دگر پیر شده |
ریشه شوم هوی در دل و اندیشه بُوَد |
خشک سازی چنین فاجعه تدبیر شده؟ |
یاد باد آنکه هوس برده تقوای تو بود |
از چه رو نفس هوس پیشه تو را میر شده؟ |
روزگاری به در میکده محرم بودی |
ساقی معرفت از بهر چه روگیر شده؟ |
وای از آن روز که دیوان عمل بازکنند |
بشنوی اهل گنه وقت عمل دیر شده |
مرسان کار به جایی که ملایک گویند |
گویی از بندگی حضرت حق سیر شده |
عذر خواهی ندهد سود کسی را که دلش |
از سیاهی گنه همچو دل قیر شده |
رام کن سرکشی نفس که در روز حساب |
لغزش پای عبور تو نفس
گیر شده زمستان 96
|
درباره این سایت